نشست مشترک هسته سیاست کشاورزی و هسته تعلیم و تربیت، با حضور جمعی از اساتید و پژوهشگران مرکز رشد برگزار شد. در این نشست بستر مشترکی برای همفکری و کار مشترک جمعی از پژوهشگران مرکز رشد در حوزه تاریخ توسعه در ایران فراهم گشت. گزارشی که در ادامه آمده است خلاصه‌ای از ارائه آقای علی قربانی در زمینه اولین طرح توسعه در ایران و پیامدهای فرهنگی و تمدنی آن است.

نشست مشترک هسته سیاست کشاورزی و هسته تعلیم و تربیت با حضور جمعی از اساتید و پژوهشگران مرکز رشد برگزار شد. در این نشست بستر مشترکی برای همفکری و کار مشترک جمعی از پژوهشگران مرکز رشد در حوزه تاریخ توسعه در ایران فراهم گشت. گزارشی که در ادامه آمده است خلاصه‌ای از ارائه آقای علی قربانی در زمینه اولین طرح توسعه در ایران و پیامدهای فرهنگی و تمدنی آن است.

سال‌های سال است که در حوزه‌های مختلف از جمله آموزش و پرورش و کشاورزی و بهداشت و عرصه‌های دیگر تمدنی مواجهه مستقیمی با غرب داشته ایم؛ عده‌ای مظاهر جدید از جمله مدرسه نوین را بهترین بستر برای رسیدن به پیشرفت‌های جهان توسعه‌یافته دیده‌اند؛ عده‌ای دیگر با آرزوی سراپا غربی شدن به دامان این مظاهر متمسک شده‌اند و عده‌ای دیگر با خواسته حفظ هویت ملی و دینی، خواستار تحولی بنیادین در ساختار اولیه و وارداتی‌شان شده‌اند.

از ابتدای انقلاب اسلامی تا کنون چهار دهه است که خواسته تحولی به صورتی همگانی و رسمی و غیر رسمی در حال پیگیری است اما نتیجه مطلوب همچنان حاصل نشده‌است. دلیل اصلی چیست؟ چیست این جانمایه تمدن غرب که همچنان در باز کردن بند و زنجیرش از پای فکر و فرهنگ و اقتصادمان درمانده‌ایم؟ اصلا چه تاریخی بر این عناصر و نهادهای فرهنگی و تمدنی در دوره معاصر، گذشته که بندها را تا این حد محکم نموده است؟

متأسفانه مشکل اساسی در همین‌جا است: تفکر عمیق به جانمایه تمدن غرب و مطالعه تاریخ معاصر نهادهای فرهنگی و تمدنی در ایران.

یکی از مهمترین نظریاتی که در آثار متفکرین بزرگ اسلامی معاصر همچون علامه طباطبایی و شهید مطهری و همچنین غرب‌شناسان غیر غرب‌زده‌مان در زمینه جانمایه تمدن غرب مشهود است، این نظر است که «تمتع هر چه بیشتر اکثریت جامعه از جهان مادی» اصلی‌ترین آرمان این تمدن در عصر مدرن است که آن را در نظریات حوزه علوم انسانی مانند اقتصاد و جامعه‌شناسی با عنوان «توسعه اقتصادی» می‌شناسند که انواع دیگر توسعه از جمله توسعه فرهنگی، توسعه سیاسی، توسعه انسانی و توسعه پایدار ذیل و فرع بر آن تعریف می‌شود. آرمان توسعه‌یافتگیْ امروز به یکی از مهمترین و گسترده‌ترین آرمان‌های جهان بشری تبدیل شده که با تقسیم کشورهای جهان به توسعه‌یافته و توسعه‌نیافته، رقابتی کاذب در این زمینه را نیز در پی داشته است.
در ایران، روشنفکران تحصیل کرده در غرب و دولت پهلوی با آرزوی تبدیل شدن به کشوری در رده کشورهای توسعه‌یافته، کار را آغاز کردند اما برنامه رضاشاه به دلیل خالی بودن از وجوه فرهنگی، و استبدادی بودن به نتیجه نرسید و حتی تلاش روشنفکران غرب‌زده در تشکیل سازمان پرورش افکار و تقدیس رضاخان و دستاوردهای فنی پهلوی، در سه سال پایانی حکومت رضاشاه نتیجه‌بخش نبود و با تبعید وی، دور اول به پایان رسید.

با پایان جنگ و آغاز رقابت آمریکا و شوروی در ایجاد انضباط نوین جهانی، آرزوهای اروپایی حکومت پهلوی و روشنفکران، به آرزوهای آمریکایی تبدیل شد. دی ماه ۱۳۲۶ ترومن رئیس جمهور آمریکا اصول چهارگانه خود را در تحولات بین‌المللی تبیین نمود و بر اساس اصل دوم و چهارم، کشورها به دو دسته کشورهای اروپایی و توسعه‌یافته، و کشورهای توسعه‌نیافته تقسیم شدند؛ کشورهای اروپایی بر اساس اصل دوم و طرح مارشال  و تشکیل سازمان بین‌المللیOECD و وام‌های این سازمان برای بازسازی کشورهای جنگ‌زده، وامدار آمریکا گشتند و تا امروز تأثیر این وام‌ها در حمایت اروپا از آمریکا قابل مشاهده است. اما کشورهای توسعه‌نیافته با تشکیل دفتر اصل چهار، مسیر جدیدی را با برنامه‌ریزی‌های جامع تحول اقتصادی – یا بهتر بگوئیم تمدنی – آغاز کردند.

ایران نیز یکی از این کشورها بود که در سال ۱۳۲۷ –تقریبا یک سال پس از بیان اصول ترومن- تیم مستشاری برای تحقیقات اولیه وارد کشور شده و بعد از چند ماه مطالعه، ۲۵۰ میلیون دلار برای برنامه ۷ ساله توسعه اقتصادی ایران پیشنهاد دادند و سازمان برنامه نیز -که در آن دوره با عنوان اصل چهار شناخته می‌شد – به عنوان طرف قرارداد اصل چهار در ایران تاسیس گشت.
تاسیس سازمان برنامه و تاثیر تحولات آن بر تحول سبک زندگی از جمله مسائل تاریخی است که مورد غفلت واقع شده و بسیاری از اسناد این سازمان با گذشت ۷۰ سال همچنان ناخوانده و تحلیل نشده در مرکز اسناد این سازمان باقی مانده و یا حتی گم شده است! یکی از مهمترینِ این اسناد و پایه تمام طرح‌های توسعه پیش از انقلاب، همان برنامه ۷ ساله اول توسعه ملی است که در سه حوزه آموزش و پرورش، سلامت و کشاورزی تدوین شده است. در مرکز اسناد سازمان برنامه فقط اِسکَنی از بخش آموزش و پرورش این سند وجود دارد و دو بخش دیگر موجود نیست! حتی خود سند موجود با وجود تأثیرات اساسی که در ساختار آموزش و پرورش ایران و شکل‌گیری بسیاری از نهادهای وابسته مانند «کانون پرورش فکری کودک و نوجوان»، مدارس ملی، مدارس عشایری، «اداره مطالعات و برنامه‌ها» و … داشته ، هنوز ترجمه نشده باقیمانده است.
در سال ۱۳۴۰ آقای طوسی ترجمه ناقصی از بخش بسیار کوچکی از این سند در بخش توصیفی منتشر می‌کند که حتی باعث بدفهمی اساتید علوم تربیتی در این مسئله شده که این سند در همین سال ۱۳۴۰ نوشته شده[۱] یا حرف‌های اصلی در همین بخش بوده، در حالی که اصل مباحث مستشاران آمریکایی در بخش تجویزی است و توانسته تأثیرات چشمگیر در آموزش و پرورش ما داشته باشد.

اولین تأثیر، حضور مستقیم مستشاران آمریکایی در سطوح مختلف تصمیم‌گیری است. به عنوان مثال با تشکیل اداره مطالعات و برنامه‌ها که به عنوان مغز آموزش و پرورش شناخته می‌شود، مشاورین فنی خارجی مقدم بر معاونت‌ها در ساختار سازمانی این اداره قرار می‌گیرند:


ساختار سازمانی اداره مطالعات و برنامه‌ها در آغاز تأسیس (۱۳۳۶)

یکی از اصلی‌ترین دستاوردهای این سازمان برقراری ایده برنامه درسی کارکردگرا و تکثرگرای آمریکایی است که مبتنی بر ایده تقسیم کار تیلوری در کارخانه است. بر اساس این ایده، مدرسه نیز جزئی از برنامه تحول اقتصادی است که انتهای آن، تقسیم کار در کارخانه و اداره قرار دارد و دانش آموزان نیز باید بر اساس ویژگی‌های روانشناسی خودشان و همچنین نیازهای آتی فضای کاری، تقسیم‌بندی شوند. تشکیل دوره راهنمایی تحصیلی (با تمام مزایا و معایبش) در دهه ۵۰، نتیجه مستقیم حضور مستشاران آمریکایی است. تیم آمریکایی در سند اولیه اینگونه به لزوم تست‌های روانشناسی اشاره می‌نمایند:

«تست‌های روانشناسی: این خدمت باید به نهادهای مستقل محلی با تأمین تست‌های روانشناسی یاری دهد تا شخصیت اجتماعی دانش آموزان ایرانی را متناسب نمایند. این خدمت باید برنامه‌ای برای جمع‌آوری همه‌گونه آزمون‌های روانشناسی استاندارد آماری طراحی نماید (سنجش هوش، استعداد اجرایی، ارزیابی‌های استاندارد و …). و همچنین این اطلاعات را برای نهادهای آموزشی و صنعتی رتبه‌بندی و قابل استفاده نمایند.»[۲]

تاثیر دیگر، تعیین خطوط تحولی در سبک زندگی مردم است که مهمترین نشانه آن را در آموزش‌های خانه‌داری دختران دبیرستانی در خانه‌های الگوی دفتر اصل چهار در شهرهای مختلف ایران شاهد هستیم. این خانه‌ها به عنوان خانه‌های آتی ایرانیان طراحی شده بود و طراحی داخلی و دکوراسیون خانه، بخش اصلی برنامه درسی پنهان بود که بر این اساس، ایده زندگی آمریکایی را در دختران جوان ایرانی ایجاد می‌نمود و این تحول عظیم را می‌توان با عنوان «تحول بنیادین در خانه و آشپزخانه» شناخت. از این کلاس‌ها در ایران اسناد زیادی وجود ندارد اما اسناد و تصاویر موجود در کتابخانه کنگره آمریکا و در برخی طرح‌های پژوهشی، نکات حائز اهمیتی را در بر دارد. خانم پاملا کریمی استاد دانشگاه MIT آمریکا در رساله دکتری خود با ارائه اسنادی در این زمینه، تحلیل نهایی خود را اینگونه بیان می‌کند:

«بدون شک، تحول در نحوه پخت و پز، بهداشت و دیگر فعالیت‌های خانگی که در این مدارس آموزش داده می‌شد ابزاری برای خلق زن جدیدی بود که گرایش به استفاده از محصولات غربی در آشپزخانه و خانه پیشرفته خود داشته باشد.»[۳]

خانه­ الگوی آموزش خانه‌داری در شیراز. کتابخانه کنگره آمریکا ۱۹۵۴- به نقل از Pamela Karimi.2003.

خانه­ الگوی آموزش خانه‌داری در شیراز. کتابخانه کنگره آمریکا ۱۹۵۴- به نقل از Pamela Karimi.2003.

مدارس عشایری و کانون پرورش فکری کودک و نوجوان که بعدها بر اساس همین طرح‌ها تشکیل شدند نمونه‌های دیگری از تحول آفرینی در سبک زندگی روزمره مردم ایران است. همه این‌ها وابسته به طرحی است که در سند ۱۳۲۷ با عنوان «آموزش‌های تخصصی مشاوران ماورا بحار» خوانده شده و بر اساس آن اعزام دانشجویان به خارج کشور توسط مشاوران آمریکایی صورت می‌گیرد.
به عنوان مثال، در همان اولین گروه اعزامی به خارج از کشور پس از دریافت وام از آمریکا در سال ۱۳۳۲، تیمی از وزارت کشور برای آموزش‌های خانه‌داری به آمریکا اعزام می‌شوند و دفتر اصل چهار تأکید دارد این تیم باید علاوه بر کلاس‌های نظری در برج‌ها و زمین‌های بازی شهری حضور یابند و زنان و کودکان و زندگی آمریکایی را از نزدیک مشاهده نمایند.
یا نمونه دیگر تشکیل مدارس عشایری در ایران است که پیش از تأسیس این مدارس، بهمن بیگی به عنوان کارمند دفتر اصل چهار و مؤسس این مدارس، دو بار به آمریکا اعزام می‌شود تا علاوه بر دوره‌های نظری، مدارس سرخ‌پوستی را از نزدیک ببیند.

تصویری از مدرسه عشایرتصویری از دبیرستان عشایری
Barker, paul 1981. Tent school of the Qashqai: A paradox of local initiative and state control
به دانش‌آموزان عشایری یاد نمی‌دادند دامداران خوبی باشند،
به آنان یاد می‌دادند اگر می‌خواهند زندگانی بهتری داشته باشند باید یکجانشین شوند.

همه اینها نمونه‌ای است از رویکرد برنامه‌ریزی جامع اقتصادی در ایران که به ویژه در حوزه آموزش و پرورش برای تحول تمدنی انجام شده است و در واقع مهمترین تأثیر برنامه‌ریزی ۱۳۲۷ را باید فهم تحولات و اصلاحات آموزشی و فرهنگی ذیل آرمان توسعه اقتصادی دانست. هر چند از دوره رضا خان آرمان توسعه‌یافتگی با سرعت در سطح سیاسی و حکومتی و همچنین روشنفکری و نخبگانی ایران رشد می‌یابد، اما اجرایی شدن برنامه‌های اساسی فرهنگی و تمدنی بر اساس این ایده در جامعه به دوره حضور مستشاران آمریکایی و برنامه‌ریزی جامع اقتصادی باز می‌گردد. از آن سال‌ها تا کنون آرمان توسعه اقتصادی و توسعه‌یافتگی مهمترین دریچه‌ای است که دولت‌ها و نخبگان دانشگاهی ما به تحولات آموزش و پرورش در ایران نگریسته‌اند و تأثیر این نگاه و همچنین ریلی که سازمان برنامه و بودجه در آن حرکت می‌کند را به خوبی در طرح‌های مختلف اصلاحات آموزش و پرورشی از جمله تغییر نظام قدیم به نظام جدید، سند تحول بنیادین، پیش گام شدن برای اجرای سند ۲۰۳۰ و …  شاهد هستیم.

———————————————

[۱] نمونه آن تقسیم‌بندی دوره‌های تاریخی برنامه‌درسی در ایران توسط یکی از اساتید بزرگ این رشته است که سال‌های ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۰ را بر مبنای همین فهم غلط در یک دسته قرار داده‌اند: نعمت الله موسی‌پور، برنامه‌ریزی درسی در ایران معاصر، تعلیم و تربیت، زمستان ۱۳۸۷ شماره ۹۶ .

[۲] Overseas Consultants. (1949). Report on seven-year development plan for the Plan Organization of the Imperial Government of Iran. V. 2. Public health education. New York. 1949.

[۳]  Z. PAMELA KARIMI. Transitions in Domestic Architecture and Home Culture in Twentieth Century