امام صادق عليه السلام
بي گمان براي صاحب الامر غيبتي است،پس دردوران غيبت وي هربنده اي بايد تقوا پيشه سازد وبه دين خودچنگ در زند.

موقعیت شما : صفحه اصلی » اخبار
  • شناسه : 1841
  • 04 اسفند 1398 - 13:07
  • 218 بازدید
  • ارسال توسط :
بررسی ضرورت و امکان آموزش فلسفه به دانشجویان غیر علوم انسانی دانشگاه‌ها

بررسی ضرورت و امکان آموزش فلسفه به دانشجویان غیر علوم انسانی دانشگاه‌ها

پژوهش: بررسی ضرورت و امکان آموزش فلسفه به دانشجویان غیر علوم انسانی دانشگاه‌ها پژوهش «بررسی ضرورت و امکان آموزش فلسفه به دانشجویان غیر علوم انسانی دانشگاه‌ها»؛ به‌کوشش سید مجتبی آل علی (مجری طرح) و دکتر محمدحسن میرزامحمدی (استاد راهنما) و دکتر محسن فرمهینی فراهانی (استاد مشاور) انجام شده که توسط دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی […]

پژوهش:

بررسی ضرورت و امکان آموزش فلسفه به دانشجویان غیر علوم انسانی دانشگاه‌ها


پژوهش «بررسی ضرورت و امکان آموزش فلسفه به دانشجویان غیر علوم انسانی دانشگاه‌ها»؛ به‌کوشش سید مجتبی آل علی (مجری طرح) و دکتر محمدحسن میرزامحمدی (استاد راهنما) و دکتر محسن فرمهینی فراهانی (استاد مشاور) انجام شده که توسط دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی در سال ۱۳۹۶ منتشر شد.

به گزارش مرکز خبر شورای عالی انقلاب فرهنگی در مقدمه این پژوهش نگاشته شده است، در ساختار آموزش عالی ایران جای توجه به موضوع فلسفه‌ورزی و آموزش فلسفه به دانشجویان غیر علوم انسانی از دو جهت حائز اهمیت است.
بُعد اول نیاز جدی فضای کنونی به موضوع تولید علم و رشد علمی است که این موضوع در نسبت جدی با فلسفه‌ورزی به معنای عام و فلسفه علم به‌ معنای خاص صورت می‌پذیرد.
بُعد دوم نیز فلسفه‌ورزی و مشی فلسفی دانشجویان (بزرگسالان)، از حیث وظیفه‌ای که در آینده و اجتماع بر دوش‌شان است که هم می‌توان بر رشد فکری تأکید کرد و هم توجه فلسفی به موضوعات و مؤلفه‌های اخلاقی به خصوص اخلاق حرفه‌ای؛ هر دوی این موارد در قالبی بدیع با عنوان استادپروری به‌معنای تربیت دانشجویان در مقام فلسفه‌ورزی قابل جمع و مطرح‌شدن است.
این تربیت باید در فضای آموزش عالی و در شرایطی بازسازی شده اتفاق بیفتد تا چالش‌ها، نقاط قوت و ضعف و فرصت‌های موجود لحاظ شود.
همچنین با هجوم گسترده و همه‌جانبه اطلاعات در دنیای رو به رشد امروزی، مسلماً باید در جستجوی روشی کارآمد در جهت غربال کردن اطلاعات بود.
روان‌شناسان و متخصصان آموزشی بر این باور هستند که انفجار داده‌ها، تنوع و گستردگی منابع، دسترسی راحت به اطلاعات مستند و غیرمستند و عواملی از این قبیل باعث شده تا تفکر این ویژگی اساسی انسان مقام و جایگاه خود را در تمام سطوح علمی و غیرعلمی بازیابد. تطابق با دنیایی که دائماً در حال تغییر است، با دسترسی صرف به اطلاعات و ارتباطات حل نخواهد شد.
اصولاً تفکر و اندیشه سرآغاز هرگونه تولید و ساخت و سازی در عالم انسانی است. تفکر زیربنا و اساس تربیت و محور اساسی و مشترک علم و فلسفه است.
بنابراین هدف کلی پژوهش حاضر «تحلیل و تبیین ضرورت و امکان آموزش فلسفه به دانشجویان  رشته‌های غیر‌علوم‌انسانی دانشگاه‌ها» است.
سؤالات پژوهش به‌شرح ذیل است:
آیا ضرورت آموزش فلسفه به دانشجویان غیرعلوم‌انسانی دانشگاه‌ها وجود دارد؟
آیا امکان آموزش فلسفه به دانشجویان غیرعلوم‌انسانی دانشگاه‌ها وجود دارد؟
برخی از ویژگی‌های برنامه فلسفه عبارتند از: مهارت خواندن برای فهمیدن، جستجوی مسئله، فهم قضاوت‌ها و احکامی که صادر می‌شود.
همچنین سؤال کردن، انسجام فکری پیدا کردن، مشاهده تناسب‌ها، ارتباط برقرار کردن بین امور مورد مطالعه، تمرکز کردن بر مسئله مورد بحث، طبقه‌بندی کردن، ارائه دلیل، صورت‌بندی کردن معیار‌ها و استفاده از آن‌ها، نگاه کردن به امور از منظر وسیع‌تر، استفاده از مثال، گوش دادن فعال، بی‌طرف بودن، مسائل را از دید دیگران دیدن، احترام گذاشتن‌ به‌ دیگران است.
جامعه آماری تحقیق حاضر، شامل کلیه متخصصان و اعضای هیئت علمی موضوع آموزش فلسفه در دانشگاه‌ها هستند، تعداد نمونه در این پژوهش ۱۵ نفر از اساتید صاحب‌نظر در حوزه آموزش فلسفه است.
در بخش یافته‌های پژوهش مبتنی بر «آموزش فلسفه به دانشجویان غیر علوم انسانی» به‌شرح زیر نگاشته شده است:
نتایج نهایی بررسی اشتراکات و افتراقات داده‌ها (حاکی از جای‌گذاری نهایی داده‌ها) در پنج بعد اصلی خود را نشان داده است:
•  تعریف و تبیین نقش استاد،
•  بازتعریف مفهوم دانشگاه،
•  نقش محوری دانشجو (یادگیرنده فعال)،
•  جایگاه برنامه درسی (محتوا و روش) آموزش عالی،
•  ارزش‌یابی فلسفه ورزانه.
نقش استاد به‌عنوان نقشی محوری است، روش تدریس و کلاس‌داری استاد، روش‌های یاددهی- یادگیری، منش و نحوه برخورد و رفتار استاد، نوع و محتوای ارائه شده از طرف استاد، خصوصیات اخلاقی و رفتاری استاد و نوع بازخوردگیری استاد در حین کلاس درس جایگاه ویژه و قابل توجهی دارد. استاد محوری‌ترین موضوع در تربیت دانشجو است. ابعاد وجودی او اعم از دانش، خلاقیت، فهم و منش وی، نوع نگرش و روش مواجهه او همگی بیانگر اهمیت حضور او در نظام آموزش عالی است.
در پژوهش حاضر، پنج زیر مقوله در این حیطه یافت شده‌اند: توجه به بُعد محتوایی و دانشی استاد، تسلط به روش فلسفی، منش زیستی، رفتاری و اخلاقی استاد ، مهارت‌های استادی و سبک ارتباطی استاد.
همچنین دانشگاه به‌عنوان تنها نهادی که علاوه بر نقش آموزشی و یادگیری که برای دانشجو دارد به‌عنوان عالی‌ترین مقام تولید علم در ایران مورد توجه است که شامل کارکردهای زیر است:
کارکرد آموزشی دانشگاه،
کارکرد پژوهشی دانشگاه،
کارکرد تلفیقی دانشگاه (میان‌رشته‌ای دانش‌ها)،
کارکرد رابطه‌ای دانشگاه (ارتباط با جامعه).
در ادامه بحث یافته‌های پژوهش، ذیل عنوان «جایگاه برنامه درسی آموزش عالی»، شاخص‌های زیر مطرح است:
محتوای قابل ارائه،
تغییر روش ارزیابی،
تغییر سبک آموزش.
ما باید با توجه به اهداف فلسفه‌ورزی که در نظر داریم دست به گزینش و یا تولید محتوای مناسب بزنیم.
یکی از فایده‌هایی که فلسفه می‌تواند برای دانشجویان داشته باشد، این است که آنها را در رشته خودشان آدم‌های عمیقی می‌کند.
در نظر گرفتن آموزش فلسفه به‌‌معنای فلسفیدن و فلسفه‌ورزی به‌عنوان یکی از جنبه‌های آموزش در اوایل بزرگسالی که سن بازسازی دوباره مفاهیم است. همچنین سن راه‌اندازی تفکر در جنبه‌های مختلف آن جهت رشد و تولید علم است.
وجه ضرروت آموزش فلسفه به‌عنوان یک نیاز اساسی در دانشگاه‌ها به چشم می‌خورد و ما برای تربیت اساتید برجسته به این مهم از دو جهت یکی منش و رفتار اخلاقی و فلسفی و دیگر تولید علم و دانش مولد نیازمند‌یم.
لکن از طرف دیگر باید توجه کرد که تجربه فلسفه‌ورزی نخبگان و اساتید فن ما به این موضوع نیاز دارد که دانشجویان در کنار استادی فیلسوف نه فلسفه‌دان به تجربه زندگانی فلسفی بپردازند و در مسیری رو به رشد پیش بروند.
دانشگاه نیز از چهار بُعد آموزشی (یاددهی- یادگیری مشارکتی)، پژوهشی (ایجاد فرصتی جهت بازسازی و واکاوی دانشجویان)، کارکرد تلفیقی (ایجاد فضایی جهت فلسفه‌ورزی بین رشته‌ای برای تمامی رشته‌ها) و کارکرد رابطه‌ای (به‌ معنای ایجاد فرصت برای خدمت به جامعه در ابعاد مشخص شده در پژوهش) است.
دانشجو نیز به‌عنوان بعدی اساسی باید  به رشد ابعاد وجودی خود پرداخته و فلسفیدن را در تمام جوانب زندگی خود اعم از اخلاق، علم و دانش و زندگی خود عملی کند.
البته در این مسیر با چالش‌ها، ضعف‌ها، فرصت‌ها و قوت‌هایی پیش رو هستیم که حرکت ما در مسیر آموزش فلسفه به دانشجویان غیر‌علوم انسانی با تردید‌ها و بازاندیشی‌هایی روبرو شده است.
با توجه به نتایج حاصل از این مطالعه و محدودیت‌های پژوهش، پیشنهادهای پژوهشی زیر ارائه شده است:
توجیه ابعاد و ریشه‌های آموزش فلسفه به دانشجویان غیر‌علوم انسانی،
تبیین مؤلفه‌های استادپروری بر‌اساس آموزش فلسفه برای همگان،
بررسی رابطه آموزش فلسفه و تولید علم در بین اساتید و هیئت علمی دانشگاه‌ها،
بررسی و امکان‌سنجی آموزش فلسفه علم به دانشجویان مهندسی و تأثیر آن در تفکر حل مسئله،
بررسی تطبیقی آموزش فلسفه به دانشجویان غیر علوم انسانی در ایران و دیگر کشورها.

برچسب ها

این مطلب بدون برچسب می باشد.

پاسخ دادن

ایمیل شما منتشر نمی شود. فیلدهای ضروری را کامل کنید. *

*