رضا پاینده پژوهشگر هسته نوآوری مرکز رشد، در هفتمین برنامه از فصل اول «مدرسه ایران»، مطرح کرد: چه ایرادی دارد که پدر و مادرها به فرزندان خود بگویند برای دریافت پول توجیبی، برنامه خود را ارائه دهند؟ این برنامه زمانبندی شده، در واقعی تخمینی از میزان هزینههای دانشآموز در یک ماه آینده است که به صورت ضمنی، برنامهریزی بلندمدت را به او میآموزد.
هفتمین برنامه از فصل اول «مدرسه ایران»، ۲۶ آذر ۱۳۹۸، از شبکه چهار سیما با موضوع «تربیت اقتصادی و سواد مالی در مدرسه» روی آنتن رفت. در این برنامه، حمید اسکندری، مجری برنامه، عباس رستمی، کارشناس تعلیم و تربیت و رضا پاینده، پژوهشگر هسته نوآوری مرکز رشد دانشگاه امام صادق علیهالسلام و کارشناس سواد مالی را به میز گفتوگوی «مدرسه ایران» دعوت کرد.
در این برنامه به پرسشهایی همچون «تربیت اقتصادی و آموزش سواد مالی چه جایگاهی در زندگی دانش آموزان دارد؟ و آیا در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش که «تربیت اقتصادی و حرفهای» بهعنوان یکی از ساحتهای ششگانه تربیت دانشآموزان مورد تأکید قرار گرفته است، برنامه درسی مشخصی در این راستا تدوین شده است؟ و آیا اینکه دانشآموزان ما در هنگام فارغالتحصیلی از نظر سواد مالی مهارت کافی را ندارند، به علت این است که اسناد تحولی در مقام اجرا کارایی خود را ندارند و مقتضیات اجرا را به شکل مطلوب ندیدهاند؟» پاسخ داده شد.
رضا پاینده، پژوهشگر هسته نوآوری مرکز رشد دانشگاه امام صادق علیهالسلام در ابتدای این برنامه گفت: «وقتی در مورد سواد مالی صحبت میکنیم، باید این نکته را مدنظر داشته باشیم که غرب از اواخر قرن هجدهم به این موضوع پرداخته است. بخشی از توجه غرب به سواد مالی به بحرانهای اقتصادی غرب بر میگردد. بنگاههای نفتی، جنرال موتورز، فورد موتور و بنگاههای اقتصادی دیگر در رابطه با سواد مالی سرمایهگذاری کردند که دانشآموزان از دوره دبستان به بعد آموزشهایی را ببینند. وقتی به عنوان یک پژوهشگر جستجو میکنیم، سندهای ملی متعددی در این زمینه میبینیم که به دنبال خیزش کشورها در حوزه آموزشهای سواد مالی و تربیت اقتصادی است. مجموعه فعالیتهایشان حیرتانگیز است. گاهی اجلاسی با حضور چندین هزار معلم برگزار میشود و دورههای متعدد تربیت مربی برگزار میکنند. وقتی با هیمنهای به این گستردگی مواجه میشویم، یک علامت سؤال بزرگ ایجاد میشود که غرب با ترویج چنین آموزههایی به دنبال چه چیزی هست؟»
پاینده، سردبیر نشریه تخصصی نوآفرین رشد گفت: «ما وقتی ادبیات گذشته و سنت بومی خودمان را از سال ۳۰۰ هجری قمری به بعد بررسی میکنیم با مطالب تربیت اقتصادی و سواد مالی در متونی مانند شاهنامه فردوسی، تدبیر منزل ابن سینا، مطالبی که خواجه نصیر دارد و همین طور تا علماء معاصر همچون علامه طباطبایی، شهید مطهری و … مواجه میشویم. کتابها و متون متعددی در رابطه با اینکه افراد چگونه باید زندگی کنند، به رشته تحریر در آمده است. ما همیشه در فیلمها و سریالهای خود زمانی که میخواهیم یک شخصیت منفی را نشان بدهیم؛ آن را در یک بستر ثروتمندانهای به تصویر میکشیم که اگر یک باند کلاهبرداری وجود دارد، حتماً یک آدم ثروتمندی پشت آن هست ولی گاهی اوقات هیچ آدم مؤمنی را در بستر اقتصادی خوب تصویر نمیکنیم. در گلستان سعدی میبینیم که در مورد توانگری شعر و مدح وجود دارد. در مجموعه تعالیم دینی ما مباحث اسلامی متعدد و گستردهای در مورد تربیت اقتصادی و سواد مالی افراد داریم. «الفقه ثم المتجر» عبارت معروفی است که امیرالمؤمنین علیهالسلام در بازار کوفه با صدای بلند میگفتند و تاجران را به فراگیری احکام مربوطه فرامیخواندند. ما این تعبیر را در مورد صلوه نداریم که «الفقه ثم الصلوه». در اسلام آنقدر این موضوع اهمیت دارد که تا شما با ابعاد پدیدهای به نام ربا آشنا نشوید، اجازه ورود به حوزه کسب و کار را ندارید.»
وی در پاسخ به این پرسش که ادراک اوضاع کنونی ایران و نقش سواد مالی در این راستا چیست، گفت: «ما در یک جامعه و اقتصادی زندگی میکنیم که در حال تجربهکردن پدیدههای جدیدی است. مثلاً با پدیدههای نوظهوری مانند انواع فناوریها، فینتکها، رمزارزها و تلاطمها و بحرانهایی که بازار دارد، مواجه هستیم و از یک طرف تحریمهای بینالمللی که به نظر میرسد یک مؤلفه اقتصادی بلندمدت است مواجهیم. نسل و آینده ما بیشک تحت تأثیر این پدیدهها خواهد بود. بنابراین شایسته است که ما در مدارس خود به این موضوعات بپردازیم.»
پاینده، در رابطه با توجه سند تحول بنیادین آموزش و پرورش به تربیت اقتصادی دانشآموزان گفت: «سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، رهآوردهایی را به عنوان دانشآموز تراز اشاره میکند. یکی از ساحتهای ششگانه، ساحت تعلیم و تربیت اقتصادی و حرفهای است. منظور از حرفهای، مباحث مربوط به مهارتآموزی است. بنابراین، در اسناد بالادستی کشورمان به این امر پرداخته شده و فردی که در مدرسه هست چه در نقش معلّم و چه در نقش مدیر مدرسه، باید به اجرایی کردن این سند در مدرسه بپردازد و برنامهریزی کند.»
پاینده در پایان در پاسخ به اینکه نقش خانوادهها در تربیت اقتصادی دانشآموزان به چه شکل است، گفت: «در مدرسه آموزشهایی را میبینیم که وقتی وارد بازار کار و زندگی میشویم اساساً آن آموزهها خیلی برای ما مفید نیستند. ما نمیدانیم موقعی که میخواهیم ازدواج کنیم به چه شکل برای وام ازدواج اقدام کنیم. ما بعد از اینکه وارد دانشگاه شدیم تازه با نهادی به نام بورس و بیمه آشنا میشویم. مشکل از اینجا نشأت میگیرد که خود خانوادهها نسبت به این موضوع خیلی حساس نیستند. در رفتارهای خرید و اقتصاد خانواده، مباحث اقتصادی با فرزندان و اعضا خانواده در میان گذاشته نمیشود. چه ایرادی دارد که پدر و مادرها به فرزندان خود بگویند برای دریافت پول توجیبی، برنامه خود را ارائه دهند؟ این برنامه زمانبندی شده، در واقعی تخمینی از میزان هزینههای دانشآموز در یک ماه آینده است که به صورت ضمنی، برنامهریزی بلندمدت را به او میآموزد. پس نقطه آغاز در بحث سواد مالی فرزندان، خانواده است. اگر خانواده، سؤالاتی در زمینه موضوعات مالی برای دانشآموزان طرح کند، آنان با سؤال در مدرسه حاضر میشوند و آنگاه زمان ایفای نقش مدرسه فرا میرسد و در نتیجه، آموزههای مدرسه از حالت نظری صرف خارج شده و کاربردی خواهد شد.»
همچنین عباس رستمی، کارشناس تعلیم و تربیت گفت: «کشورهای غربی یا اروپایی یا سرمایهداری به عبارت دیگر کشورهایی که فاقد منابع نفتی هستند، از ۷۰-۸۰ سال قبل به این نتیجه رسیدند که باید دانشآموزان را در حوزه مالی باسواد کنند. به خاطر اینکه میخواهند از آنها مالیات بگیرند و اینکه آن کشورها نفت ندارند که هزینههای حکومتی خود را پوشش بدهند، باید از مردم پول بگیرند و خرج خود مردم کنند. اما کشورهایی مثل ایران که متأسفانه یا خوشبختانه منابع نفت خیلی زیادی دارند، هیچ وقت به این فکر نیفتادند که بخواهند هزینههای خودشان را به شکل دیگری جبران کنند. تحریمها باعث میشود که ما به یاد این نکته بیفتیم که به فکر سواد مالی دانشآموزانمان هم باشیم. دانشآموزانی باید تربیت کنیم که متکی به نفت و اقتصاد تکمحصولی نباشند و اقتصاد تکمحصولی را تغییر بدهیم. این امر نیاز به تربیت اقتصادی و سواد مالی دارد. تعریف سواد مالی این است که هر فردی بتواند تصمیمهای مالی درستی بگیرد.»
رستمی در ادامه با اشاره به بحث تربیت اقتصادی و مهارتورزی در سند تحول بنیادین و موانع اجرایی شدن سند، عنوان کرد: «در سند تحول از ساحتهای متفاوتی نام برده شده است. در رابطه با آموزش مهارتهای مختلف، یکی از مهارتها، مهارت سواد مالی و اقتصادی است. مسئولین آموزش و پرورش نگاه خوبی به آموزشهای مهارتی و مهارتمحور دارند. در سال گذشته در مقاطع ابتدایی، دبیرستان دوره اول و دوره دوم، دروس مهارتمحور اضافه شدند. آموزش و پرورش به دنبال مهارتافزایی دانشآموزان هست. دروسی مثل تفکر و سبک زندگی، دروس پژوهشی و سواد رسانهای به دروس دانشآموزان اضافه شده است. این موارد خیلی خوب است اما نکته ای که وجود دارد این است که در سطح کلان برنامهریزی و سیاستگذاری میکنیم و کتابهایی برای مهارتافزایی چاپ میکنیم اما وقتی در سطح مدارس میآید، در مدارس یک اتفاق دیگری میافتد. مثلاً میبینیم که مدارس موظفند ساعات اختصاصی آن دروس را در برنامه درسی خود قرار دهند اما معلم متخصص آن را ندارند. آموزش و پرورش معلم متخصص برای دروس مهارتافزا ندارد و مربی برای این دروس تربیت نشده است.»
رستمی در پاسخ به اینکه فرزندان ما بعد از فارغالتحصیلی از مدرسه سواد مالی ندارند و تربیت اقتصادی مطلوبی پیدا نکردند، گفت: «آموزشوپرورش تا کنون در بحث سواد مالی دانشآموزان هیچ قدمی بر نداشته است؟ اگر در برخی از مدارس در رابطه با سواد مالی کار شده است، با همت خودشان بوده است. در دروس مهارت افزا آموزشوپرورش مربی تربیت نکرده است. مناطق و مدارس آموزش و پرورش در رابطه با دروس مهارت افزا دستشان خالی است. برای این است که این دروس در مدارس کار نمی شود و به معلمین غیرمتخصص داده میشود. کتاب درسی دروس مهارتافزا چاپ و توزیع شده است اما مربی برای تدریس آنها تربیت نشده است.»
این معلم پیشکسوت در پایان برنامه گفت: «یک نکته مهم در رابطه با بحث سواد مالی در مدارس، مطالبات مردمی است. مطالبات مردمی در این موارد کم است. مثلاً به مدرسه فرزند خودم مراجعه می کنم و می گویم: چرا کلاس چنین دروس مهارت محوری که از اهمیت بالایی برخوردار هست را برای دانشآموزان نمیگذارید؟ پاسخی که از مدرسه شنیده میشود این است که در میان والدین دانشآموزان تنها فردی که درخواست چنین درسهایی را دارد، شما هستید. در این فضا والدین مطالباتشان تغییر کرده است. وقتی میگویم که چرا وقت اختصاصی درس تفکر و سبک زندگی، سواد رسانهای و … را به معلم ریاضی، فیزیک و شیمی دادهاید، میگویند تقاضای والدین است. این دروس برای کنکور دانشآموزان بهتر است و این درسها به درد کنکورشان میخورد و دروس مهارتافزا به درد کنکور دانشآموزان نمیخورد. مطالبات مردمی در رابطه با دروس مهارتافزا کم است. اگر مطالبات مردمی باشد، خیلی زود بسیاری از مشکلات کم میشود. نکته بسیار مهم دیگر نیز انگیزه آموزشوپرورش که بودجه مناسب برای تربیت معلم و مربی اختصاص بدهد. کتابهای درسی که ناظر به این دروس چاپ و توزیع شده و هزینههایی که در برنامهریزی درسی شده است، بدون وجود معلم متخصص معطل مانده است و مصداق اسراف است. یکی از اتفاقهایی که سواد مالی باید جلوی آن را بگیرد این است که اگر معلم و کلاس ندارید، جلوی چاپ کتاب را بگیرید.»
مشروح این گفتگو در نشانی زیر قابل مشاهده است:
https://www.aparat.com/v/cJv04
گفتنی است برنامه مدرسه ایران کاری از گروه اجتماعی شبکه چهار سیماست که به تهیهکنندگی حمید اسکندری و سردبیری حسین غفاری، هر هفته سهشنبهها ساعت ۲۱ از این شبکه پخش میشود.