امام صادق عليه السلام
بي گمان براي صاحب الامر غيبتي است،پس دردوران غيبت وي هربنده اي بايد تقوا پيشه سازد وبه دين خودچنگ در زند.

موقعیت شما : صفحه اصلی » اخبار
  • شناسه : 2011
  • 19 اسفند 1398 - 14:41
  • 197 بازدید
  • ارسال توسط :
شعارها و معارف انقلاب اسلامی در برنامه درسی

شعارها و معارف انقلاب اسلامی در برنامه درسی

شعارها و معارف انقلاب اسلامی در برنامه درسی ارسال شده توسط واحد رسانه در د, ۱۳۹۸/۱۲/۱۲ – ۱۲:۴۱٫ سی و پنجمین نشست بزم اندیشه با حضور حجت الاسلام والمسلمین دکتر علی ذوعلم معاون وزیر و رئیس سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی با موضوع «شعارها و معارف انقلاب اسلامی در برنامه درسی» در سالن جلسات طبقه هشتم […]

شعارها و معارف انقلاب اسلامی در برنامه درسی

سی و پنجمین نشست بزم اندیشه با حضور حجت الاسلام والمسلمین دکتر علی ذوعلم معاون وزیر و رئیس سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی با موضوع «شعارها و معارف انقلاب اسلامی در برنامه درسی» در سالن جلسات طبقه هشتم سازمان برگزار شد.

به گزارش روابط عمومی سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی، سیدمهدی باقریان، کارشناس مجری این نشست ابتدا توضیحاتی درباره این برنامه ارائه و اظهار کرد: موضوع نشست بزم اندیشه متناسب با ایامی است که در آن به سر می‌‌بریم. انقلاب اسلامی به مثابه یک رخداد تاریخی با تمام ویژگی‌ها و مهابت منتسب به یک رخداد عظیم تاریخی جهان شمول و اسلام گراست. جهان شمولی‌اش از این حیث که در یک جغرافیایی به نام ایران اتفاق افتاد، اما ایران را با همه‌ حلقه‌های فرهنگی، فکری و ارزشی‌اش به یک ماجرای تمدنی و فرهنگی عظیم پرتاب کرد.

 وی افزود: بررسی انقلاب اسلامی از هر دو منظر عاملیت انسانی‌ و ساختارها و نهادهای اجتماعی، دارای دلالت‌های عظیمی برای موضوع تربیت است که کارویژه سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی نیز هست.

وی با بیان اینکه تربیت و انقلاب اسلامی از جنس ماصل و منبع با یکدیگر مرتبط هستند گفت: بسیاری از ارزش‌های انقلاب اسلامی، ارزش‌های خاص تربیتی است. در عین حال خود انقلاب اسلامی منبع مهم و عالی ایده‌گیری برای کار ویژه تربیت است.

باقریان ادامه داد: انقلاب اسلامی هم درباره انسان حرف و ایده دارد و هم می‌خواهد یک فهم جدید از وضعیت آدمی در عالم تعریف کند و هم از آنجایی که با یک ملت مواجه است ایده‌ها و آرمان‌های خوبی را برای یک کار ویژه ملی مطرح می‌کند. انقلاب اسلامی منبع عمل تربیتی و مملو از انسان‌هایی است که خودشان الهام بخش عمل تربیتی و الگوی تربیت هستند.

به گفته وی موضوع این جلسه سه گانه‌ فرهنگ، انقلاب اسلامی و تربیت است.

مطالبه رهبری برای گنجاندن شعارها و معارف انقلاب اسلامی در متون درسی

حجت الاسلام و المسلمین دکتر علی ذوعلم، رئیس سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی با اشاره به اینکه بحث امروز ما شعارها و معارف انقلاب اسلامی در برنامه درسی است گفت: سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی بر حسب رسالتی که از زاویه تربیتی، دغدغه‌های ملی و انقلابی برای خودش احساس می‌کند، می‌خواهد فرمایشات رهبر معظم انقلاب در دوازدهم اردیبهشت امسال را مبنی بر گنجاندن شعارها و معارف انقلاب اسلامی در متون درسی دنبال کند. ایشان صراحتاً این موضوع را مطرح کردند و از ما خواستند که این کار را دنبال کنیم.

وی افزود: ترکیب «شعارها و معارف انقلاب اسلامی»، ترکیب قابل تأملی است. بر اساس قواعد برنامه‌ریزی درسی وقتی قرار است مبحثی در برنامه درسی گنجانده شود، در درجه اول باید خود این مفاهیم تبیین و مشخص شوند که دنبال چه هستیم.

حجت الاسلام ذوعلم ادامه داد: آیا فقط می‌خواهیم یک کار کلیشه‌ای و ظاهری انجام بدهیم و آن را خدمت رهبر معظم انقلاب ببریم و نشان بدهیم تصویر روزهای انقلاب را در کتاب کار کرده‌ایم؟ اساساً چه نسبتی میان گنجاندن شعارها و معارف انقلاب اسلامی با وظیفه‌ برنامه‌ریزی درسی وجود دارد؟

رئیس سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی با بیان اینکه از زمان مطرح شدن این موضوع، از سه مجموعه خواستم که روی این موضوع کار کنند که یکی از آنها طرحی را آماده و در شورای مدیران ارائه کرد که مورد نقد و بررسی قرار گرفت و قرار شد ایرادات اصلاح شوند اما کار دیگر برنگشت. از دو مجموعه دیگر هم خبر نداریم که کار را پیش برده‌اند یا خیر.

وی افزود: سبک یا فرهنگ نادرستی در برخی از ما وجود دارد که در عرصه‌ احساسات و شور و هیجان، بسیار آماده‌ایم. ولی آنجا که پای اقدام و عمل و تأثیرگذاری به میان می‌آید دیگر خبری از آن شور و هیجان نیست که قطعاً خلاف آن وظیفه‌ای است که ما به‌عنوان یک مسلمان داریم.

وی با بیان اینکه یک مسلمان احساسات، عقل، عمل، رفتار و نگرشش همه بر یک میزان مبنادار و اصولی استوار است، در محیط‌های مختلف رنگ عوض نمی‌کند و زبانش با قلبش با هم هماهنگ است گفت: ولی در جامعه‌ ما متأسفانه فاصله بین زبان و دل، دل و دست، زبان و عمل مشهود است. امیدوارم بحث امروز ما در ایام دهه فجر از حد زبان و ذهن به حد دل و دست و قلم و رفتار سازمانی هم بتواند تسری پیدا کند.

تبیین انقلاب اسلامی از سه منظر تاریخی، گفتمانی و سیاسی

حجت الاسلام ذوعلم با اشاره به ضرورت تعریف و برداشتی از چهار واژه «شعائر»، «معارف»، «انقلاب» و «اسلامی» گفت: وقتی می‌گوییم شعائر و معارف انقلاب درواقع نظر به انقلاب اسلامی است. به انقلاب اسلامی از سه رویکرد می‌توان پرداخت؛ نخست رویکرد تاریخی و انقلاب اسلامی را به مثابه یک امر تاریخی دیدن است. روی این موضوع تحلیل‌های جامعه‌ شناسی سیاسی، تحلیل تاریخی و تمدنی انجام شده و هنوز هم روی آن کار می‌شود. رویدادی که در ۲۲ بهمن سال ۵۷ به نقطه‌ اساسی پیروزی خودش دست پیدا کرد و منشأ تغییر در نظام سیاسی کشور ما شد.

اسلام دو انقلاب است، انقلاب درون و انقلاب بیرون

رئیس سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی افزود: اسلام دو انقلاب است، انقلاب درون و انقلاب بیرون. رویکرد دوم، انقلاب اسلامی به مثابه یک گفتمان است، یعنی گفتمان انقلاب اسلامی که بی ارتباط با آن رویداد تاریخی نیست ولی بند به آن هم نیست. در واقع گفتمان به مثابه یک اندیشه و تفکر دیده می‌شود. منظور آن نگاهی به اسلام است که اسلام را  دین انقلابی و دین انقلاب می‌داند. همان نگاهی که استاد مطهری مطرح می‌کنند و با اینکه ما از استاد مطهری زیاد در این سازمان بحث کردیم ولی نمی‌دانم جمله ایشان در کتاب‌های درسی ما هست یا نیست.

وی سومین رویکرد را انقلاب اسلامی به‌عنوان یک جریان سیاسی دانست و گفت: این جریان، یک جریان واقعی است. امروز شاهد حضور جریان انقلاب اسلامی در عراق به میزان کمتر و در لبنان به میزان بیشتری هستیم. در یمن و حتی در کشورهای غربی گروه‌های مسلمان بعضاً به این جریان وابسته‌اند. وقتی از شعار و معارف انقلاب اسلامی سخن می‌گوییم هر سه رویکرد را با یک تقسیم متوازن و با گرانیگاه رویکرد گفتمانی مدنظر داریم.

حجت الاسلام ذوعلم افزود: به نظر می‌رسد هیچ کلیدواژه‌ای نمی‌تواند واژه دین را تألیف و ترجمه کند. به‌عنوان مثال بگوییم دین یک ایدئولوژی است؟ خیر، ممکن است دین مبدأ یک ایدئولوژی هم بشود آیا بگوییم دین مرکب از جهان بینی و ایدئولوژی است؟ این را هم بزرگانی گفته‌اند ولی دین به‌طور کامل پوشش داده نمی‌شود.

رئیس سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی با بیان اینکه اسلام یک دین الهی است تصریح نمود، اولاً مبنای وحیانی دارد و به معارف ماورای معرفت بشری قائل است و آن را از جنس معرفت و دارای دلالت می‌داند گفت: ثانیاً اسلام یک دین عقلانی است. ما ادیانی داریم که خودشان را الهی می‌دانند ولی عقلانی نیستند. پس اسلام هم دینی الهی و هم دینی عقلانی است.

اسلام دینی الهی، عقلانی و مردمی است

وی سه صفت برای اسلام برشمرد و اظهار کرد: اسلام یک دین الهی، عقلانی و مردمی است. عقلانی بودن اسلام را می‌توان بسیار راحت از قرآن کریم و روایات و از خود عقل کشف کرد. این دین منشأ الهی دارد و یک منبع معرفتی درست حقیقی واقع نما نه اعتباری پشت سر این معارف وجود دارد و آن مبدأ عقل است خالق عقل است، عقل کل است.

حجت الاسلام ذوعلم ادامه داد: یعنی وقتی می‌گوییم که هو الحکیم، خدای متعال حکیم است، الا یعلم من خلق و هو اللطیف الخبیر، خبیر است، لطیف است حکیم است. این آیه خیلی قابل تأمل است الا یعلم من خلق؟ سؤالی است، خدا نمی‌داند چه خلق کرده؟ یعنی می‌داند که چه خلق کرده است.

رئیس سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی ادامه داد: پس خدا انسان را می‌شناسد، نه تنها انسانی که موجود است بلکه انسانی که مطلوب است. مسیر انسان از موجود به مطلوب و ارتباطش با کل عوالم خلقت را او می‌داند، چه کس دیگری در این عالم می‌تواند بگوید من می‌دانم؟ کسی می‌تواند ادعا کند من انسان را می‌شناسم؟ آنهایی که کمی جلو رفتند گفتند انسان موجودی ناشناخته است و نمی‌شود او را به‌طور کامل شناخت.

وی با اشاره به صفت «حکیم» بودن خداوند اظهار کرد: آنچه را خداوند ارائه می‌دهد حکمت است. به همین جهت به پیامبرش می‌گوید «یعلمهم الکتاب و الحکمه»، «یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمه.»

حجت الاسلام ذوعلم با بیان اینکه اسلام، دین مردمی است و طبقاتی نیست گفت: دین مردمی، به منافع مردم و هدایت مردم می‌اندیشد و اصلاً‌ با مردم اقامه می‌شود. دین را مردم اقامه می‌کنند. این آحاد مسلمانان هستند که می‌آیند و یک نماز جماعت، مراسم حج، عزاداری عاشورا برگزار می‌شود. این کار دست مردم است. دین، به مردم اعتماد دارد و آنها را بر اساس فطرت‌شان تعریف می‌کند. هیچ‌کس بیشتر از انبیای الهی به مردم خوش بین نبودند و آنها را تکریم نمی‌کردند. علت این است که این دین، یک دین مردمی است.

رئیس سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی ادامه داد: اگر اسلام حداقل این سه ویژگی را دارد، انقلاب اسلامی، به ویژه به‌عنوان یک گفتمان هم دارای همین سه ویژگی باید باشد تا بگوییم اسلامی است؛ بنابراین انقلاب اسلامی نیز یک انقلاب الهی، عقلانی و مردمی است.

رئیس سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی با طرح این پرسش که آیا دانش آموزان ما که ۱۲ سال کتاب‌های درسی را می‌خوانند، در سال آخر تحصیل به چنین برداشتی از این جمله که اسلام دینی عقلانی، الهی و مردمی است می‌رسند یا خیر؟ اظهار کرد: باید در این زمینه حوزه تربیت و یادگیری پیشتاز شود و جلو برود.

وی با اشاره به عبارت « معارف انقلاب اسلامی و شعارهای انقلاب اسلامی» گفت: شعار و معارف از نظر واژگانی و معنا با همدیگر متفاوت هستند. شعار همان نمادها است. یعنی آن چیزی که وقتی شما می‌بینید یا می‌شنوید به یاد آن محتوا و حقیقت می‌افتید. به‌عنوان مثال پرچم ما را که می‌بینید یا سرود ملی را که می‌شنوید یاد جمهوری اسلامی می‌افتید.

حجت الاسلام ذوعلم افزود: نمادها دو گونه‌اند؛ نمادهای اعتباری و حقیقی. نمادهای اعتباری به این معناست که یک کسی جعل کرده. مثلاً‌ کسی آمده گفته پرچم ما سه رنگ آبی و مثلاً سفید و فلان باشد. در واقع قرارداد است. گاهی هم شعارها نشان دهنده‌ یک واقعیت است. به‌نظر می‌رسد شعارهای انقلاب اسلامی به تبعیت از شعارهای خود اسلام باید یک واقعیت را نشان بدهد.

رئیس سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی با بیان اینکه شعار اسلام «لا اله الا اللّه» است گفت: در این شعار همه اسلام نهفته است. نظریه سیاسی، تربیتی، اخلاقی و حقوقی اسلام در همین عبارت است. این هم هنر اسلام و اعجاز اسلام است که توانسته در یک عبارت بسیار کوتاه فرازمانی، فرامکانی، تغییر ناپذیر و مخاطب پسند همه حرف‌هایش را بزند. هنوز هم باید بگوییم «لا اله الا اللّه» کهنه شدنی نیست. پس شعائر انقلاب اسلامی باید این ویژگی را داشته باشد.

وی افزود: اما درباره عبارت معارف انقلاب اسلامی باید گفت که «معارف» همین معرفت است. یعنی آن دانستنی‌ها و دانش‌ها و آنچه که عمیق‌تر از دانش باید به آن رسید. چون میان دانش یا علم و معرفت یک تفاوتی وجود دارد. در عربی یک وقت می‌گوییم علم، یک وقت می‌گوییم معرفت، یک وقت می‌گوییم عالم، یک وقت می‌گوییم عارف. در ادبیات ما نیز وجود دارد و علما و عرفا با هم تفاوت دارند. عرفان و معرفت یک لایه عمیق‌تر از دانش و علم است.

حجت الاسلام ذوعلم ادامه داد: به‌نظر می‌رسد که معرفت نزدیک به حکمت است. یعنی یک جنبه و برون داد عملی و عینی نیز دارد. معرفت دانشی است که در یک فرد شکل می‌گیرد و به یک رفتار، نگرش و رویکرد منتهی می‌شود و در عمل و در واقعیت نمود و بروز پیدا می‌کند.

رئیس سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی با اشاره به وجود یک قاعده‌ شناختی و شناخت شناسانه مبنی بر اینکه «تعرف الاشیاء باضدادها» عنوان کرد باید شعارها و معارف انقلاب اسلامی را از این زاویه تحلیل کنیم که نقطه مقابلش چیست؟ این قاعده در بسیاری مواقع مصداق دارد. در مقابل انقلاب اسلامی، اسلام و این شعار و مدل چه چیزی قرار دارد؟ اینها را باید مشخص کنیم. ممکن است گفته بشود در مقابل اسلام، کفر قرار دارد. در اینجا یک نکته ظریفی وجود دارد. در قرآن کریم نقطه مقابل کفر، اسلام نیست، بلکه ایمان است. ایمان یک بخشی از اسلام است و (خداوند در قرآن کریم دائماً می‌فرماید که «آمنوا و عملوا الصالحات»)

حجت الاسلام ذوعلم ادامه داد: طبق فرمایشات ائمه، از یک جنبه ایمان، به دل است و از یک جنبه اقرار به لسان است یعنی اظهار  کنید. یعنی بگویی علم اسلام رؤیت بشود، بگویی من مسلمانم، رودربایستی نداشته باشی، تقیه نکنی، نترسی از فضا و چیزی را پنهان نکنی. ایمان از جنبه دیگر عمل به ارکان است. عمل با دست، پا، چشم، دل، ذهن و همه چیز. پس آنچه که در مقابل کفر است چیست؟ ایمان است.

تقابل اسلام و غرب، مغالطه‌آمیز است

رئیس سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی با طرح این پرسش که «چه چیزی در مقابل اسلام قرار دارد؟ » اظهار کرد: در روزگار ما بعضی‌ها غرب را در مقابل اسلام قرار می‌دهند، می‌گویند اسلام و غرب و دو گانه اسلام و غرب را مطرح می‌کنند. آیا این درست است؟ ما معتقدیم خیر، درست نیست، یعنی کامل و دقیق نیست و مغالطه‌آمیز است.

وی افزود: علت این است که وقتی می‌گوییم اسلام و غرب و غرب را در مقابل اسلام قرار می‌دهیم سؤالات متعددی پیدا می‌شود. یک عده‌ای می‌گویند غرب جغرافیایی، یک عده‌ای از غرب تمدنی سخن می‌گویند وعده‌ای نیز می‌گویند غرب یعنی مغرب عالم، در مقابل مشرق عالم و تعبیرات عرفانی می‌کنند.

حجت الاسلام ذوعلم با اشاره به این عبارت که «اسلام، لا غربیه و لا شرقیه» گفت: اسلام غربی و شرقی نیست، بلکه اندیشه است. به تعبیر استاد جعفری اندیشه فراتر از زمان و فراتر از زمین است. اکنون دیگر کسی نمی‌گوید از کانت حرف نزنیم چون مربوط به ۳۰۰ سال قبل بود، خیر هنوز هم کانت شناسان، کانت می‌خوانند، پایان نامه می‌نویسند و مطالعه می‌کنند زیرا آن را یک اندیشه می‌دانند.

اسلام یک اندیشه است؛ غربی و شرقی نیست

رئیس سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی ادامه داد: اسلام یک اندیشه است؛ بنابراین غربی و شرقی نیست. اگر هم بگوییم غرب تمدنی؛ خب تمدن یک امر مرکب است و یک امر بسیط نیست. همه کسانی که تمدن پژوه بوده اند تمدن را مرکب تعریف کردند که عبارت است از مجموعه فنون، دانش‌ها، علوم، معماری، فرهنگ و … . البته برخی فرهنگ را بخشی از تمدن تعریف کردند.

وی با بیان اینکه این امر مرکب را باید تجزیه کرد تا بشود گفت اسلام در مقابل آن قرار دارد یا خیر عنوان کرد: اسلام در مقابل چه چیزی از تمدن غرب قرار دارد؟ مثلاً در غرب شعار آزادی مطرح شد، آیا اسلام ضد آزادی است؟ حاشا و کلا، اسلام مدافع آزادی بوده و به عمیق‌ترین آزادی‌ها پایبند است. پس اسلام با شعار آزادی که در غرب داده می‌شود مخالف نیست. برخی می‌گویند عقلانیت در غرب؛ آیا اسلام با عقلانیت مخالف است؟ خیر. اسلام حتی با عقل محدود هم مخالف نیست بلکه با محدودیت عقل مخالف است. نه با خود عقل.

حجت الاسلام ذوعلم ادامه داد: . برخی می‌گویند مردم سالاری در غرب؛ آیا اسلام با مردم سالاری مخالف است؟ خیر، همین که می‌گوییم اسلام یک دین مردمی است، یعنی انقلاب اسلامی هم از بعد تاریخی و هم از بعد گفتمانی یک انقلاب مردمی بود. به همین جهت نظام برآمده از انقلاب اسلامی نمی‌تواند غیر مردم سالاری باشد. اصلاً محال است، زیرا هویت خویش را از دست می‌دهد. پس اسلام با چه چیزی غرب مخالف است؟ باید آن را روشن کنیم.

دو گانه اسلام و استکبار در بیانیه‌ گام دوم انقلاب

آمریکا، نماد استکبار

رئیس سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی با اشاره به دو گانه اسلام و استکبار که در بیانیه‌ گام دوم به قلم حکیم انقلاب نوشته شد گفت: دستگاه استکبار یعنی یک نظام مستکبری که زیاده‌خواه، ظالم، توسعه طلب و سلطه‌گر است و می‌خواهد فقط خودش باشد و بقیه نباشند. در پس استکبار، سرمایه‌داری بی رحم و خشن نهفته است. دستگاه استکباری که طبقاتی و تبعیض‌آمیز است.

وی اضافه کرد: امروز امریکا، نماد استکبار است. این یعنی انگلیس مستکبر نیست؟ ، هست آن هم در همان دستگاه است. رژیم اشغالگر قدس و اذناب‌شان هم در همان تشکیلات‌اند. کشورهای بزرگی که آنها هم نگاهشان استکباری است در همین تشکیلات‌اند. فرق نمی‌کند نظام سلطه، نظام استکباری است.

آیا دانش‌آموزان بعد از۱۲سال تحصیل در مدرسه به این نگاه می‌رسند که اسلام در مقابل استکبار است؟

حجت الاسلام ذوعلم با طرح این سوال که «آیا دانش آموزان ما در مدت ۱۲ سالی که تحصیل می‌کنند به چنین نگاهی می‌رسند که اسلام اولاً یک دین الهی، عقلانی و مردمی است و همچنین اسلام در مقابل استکبار است؟ » گفت: پس اسلام در مقابل مسیحیت نیست. اینکه بگوییم اسلام ضد مسیحیت است خیر، این نگاه را قبول ندارد. البته به مسیحیت نقد دارد ولی برایش تعارض ندارد که بگوید چون تو مسیحی هستی من دیگر اصلاً با تو حرف نمی‌زنم. بلکه با او حرف هم می‌زند، حتی خدمت هم می‌کند. اسلام می‌گوید شما باید به انسان‌ها فراتر از دین‌، جغرافیا، ملیت، فرهنگ و جنسیت‌شان خدمت کنید.

رئیس سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی ادامه داد: اسلام در مقام خدمت، آگاهی دادن، هدایت کردن و نجات دادن است و اصلاً از فردی که گیر افتاده نمی‌پرسد که آیا تو مسلمانی، مسیحی هستی، یهودی هستی، سکولاری، لائیکی؟ چه هستی؟ بعد من تو را نجات بدهم. در بحث‌های فقهی هم داریم که در نجات کسی که دارد غرق می‌شود اول نمی‌پرسند که تو مسلمانی؟ اگر مسلمان بودی نجاتت می‌دهیم. خیر، آن فرد غرق شده را در مقام انسانیت می‌نگرند. حتی اگر یک حیوان و هر جاندار دیگری آسیب می‌بیند باید از او حمایت کرد. حضرت علی(ع) می‌فرماید «کلکم مسئولون حتی عن البقاع والبهائم.»

وی تأکید کرد: در واقع اسلام می‌گوید شما مسئولی، حتی نسبت به نگهداری از ابنیه و بقاع که جمع بقعه و ساختمان است. بهائم نیز جمع بهیمه یعنی چهارپایان است.

حجت الاسلام ذوعلم با بیان اینکه ما چقدر روی این شعار و معارف کار کردیم؟ اظهار کرد: مشخص شد که اسلام در مقابل استکبار است. گاهی اوقات این موضوع را بازگو و رویش کار کرده‌ایم. کفر به معنی عدم باور یا حتی رد و نقد عقاید اسلامی، این تا آنجایش که در مقام نظر است در مقام بحث فلسفی و کلامی است و باید در محافل رویش بحث و گفت وگو بشود. اما اگر در مقام اغواگری خواست بر بیاید جامعه را متزلزل کند و امنیت فرهنگی و روانی جامعه را تهدید کند اسلام جلویش را گرفته است.

رئیس سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی افزود: همان‌گونه که وقتی قرار باشد میکروب بیماری آزمایش بشود باید فرد طوری درآزمایشگاه عمل کند که گرفتار تبعاتی چون واگیرش نشود، وقتی فردی که مسلمان بوده حالا می‌گوید دیگر مسلمان نیست باز هم باید در یک آزمایشگاه متناسب با همین موضوع آن را سنجیده و سپس مطرحش کنی. در همین سازمان پژوهش علما، متفکرین و کارشناسان در حوزه‌های تربیت، طراحی و برنامه‌ریزی و در همه بخش‌ها حضور دارند. اگر از بیرون هم درباره مطلبی نکته‌ای وجود دارد باید از اینجا سؤال کنید. بالاخره یک نفر تو را قانع و متقاعد می‌کند. اگر نشد نفر دومی با تو بحث می‌کند. از این بیشتر دیگر نیازی نیست.

وی خطاب به حاضران این جلسه گفت: اصلاً در سازمان پژوهش تابلو بزنید و اعلام کنید هر کسی هر اشکالی هر شبهه دینی نسبت به اسلام دارد اینجا ما کلینیکی آن را درمان می‌کنیم. می‌آید اینجا و با او روان کاوانه، جامعه‌شناسانه، کلامی، فلسفی و از هر زاویه‌ای که بخواهد گفت وگو می‌کنید. ولی اینکه به مثابه یک ویروس بخواهد برود در جامعه، اغواگری کند و اسلام را در ذهن جامعه پایین بیاورد و موجب اغتشاش روانی جامعه و موجب دعوا بشود مطلوب نیست.

حجت الاسلام ذوعلم با اشاره به اینکه استکبار ممکن است در قالب مسیحیت باشد، یعنی ممکن است یک مستکبری بگوید من مسیحی‌ام گفت: مسیحی بودن اشکالی ندارد بلکه نزاع به علت مستکبر بودن وی است. یا استکبار ممکن است لائیک و بی دین باشد. ما با بی دینی کاری نداریم ولی با استکبار مبارزه می‌کنیم. یا بگوید من اصلاً مسلمانم آن هم همان جور. خب مگر شاه مسلمان نبود؟ او تظاهر به اسلام و تشیع هم می‌کرد و بعضی می‌گفتند شاه شیعه است و باید حفظش کرد، اما امام(ره) فرمود نه او مستکبر است. او فرعون ایران است. پس این ملاک است.

رئیس سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی افزود: بنابراین کفر به معنی اعتقادی و فلسفی و غیره منفی است و با آن مقابله می‌کنیم؛ مقابله فکری. مقابله فرهنگی هم موجب اختلاف خواهد شد نه موجب نزاع. ولی بین اسلام واستکبار نزاع وجود دارد؛ جنگ وجود دارد. چرا که استکبار می‌خواهد  سلطه خودش را بگستراند و ما در مقابلش می‌ایستیم و خود به خود دعوا و جنگ می‌شود.

وی ادامه داد: استکبار سردار سلیمانی را می‌زند، خب ما باید برویم یک کاری در تقابل انجام بدهیم. در غیراین‌صورت استکبار فردا یکی دیگر را می‌زند. این خیلی عقلانی، منطقی و استدلالی است.

ضرورت تبیین واژه انقلاب در محتوای برنامه درسی

حجت الاسلام ذوعلم به ذکر فهرست وار چند مورد از مصادیق شعارها و معارف انقلاب پرداخت و اظهار کرد: اولین مصداق خود انقلاب است. ما واژه‌ انقلاب، انقلابی بودن و انقلاب اسلامی را باید در محتوای برنامه درسی‌مان تبیین کنیم، زیرا با آن درگیرند و نیاز اجتماعی‌شان است. در جامعه‌ای زندگی می‌کنیم که انقلاب در آن رخ داده است و مردم انقلابی‌اند. یک سردار سلیمانی شهید می‌شود مردم به خیابان‌ها می‌آیند، علت چیست؟ در کدام کشور اگر یک فرمانده نظامی ترور بشود این‌طور عکس‌العمل نشان می‌دهند؟ علت این است که سردار سلیمانی را متعلق به انقلاب می‌دانند نه اینکه فقط متعلق به سپاه یا ارتش یا جای دیگر است. او فراسازمانی و فراقشری است مانند خود امام.

رئیس سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی افزود: درست است که امام خمینی، روحانی و حوزوی بود ولی فراتر از قشر روحانیت برای جامعه اعتبار دارد. بالاخره هر کسی متعلق به یک جنسیت، یک محل و یک صنفی است. ولی گاهی به نماد هویتی برای همه جامعه تبدیل می‌شود. این دیگر در واقع یک وجهه فراتر از این محدوده‌هاست. مانند پیامبر اکرم در رأس همه عالمیان. وجود مبارک پیامبر اکرم نه به لحاظ اینکه عرب بود، نه به لحاظ اینکه قریشی بود نه به لحاظ اینکه متعلق به عربستان بود بلکه به لحاظ اینکه یک انسان کامل بود معتبر است.

وی ادامه داد: بنابراین یک اروپایی، یک آمریکایی، یک ایرانی، یک آفریقایی به همان نسبت با آن رابطه برقرار می‌کند. با خود انقلاب، استمرار انقلاب، تکامل انقلاب، اصلاً معنای درست خود انقلاب. ما در همین جلسه هم که انقلاب را تعریف کردیم بیشتر یک معنای جامعه‌ شناسی رایج را القاء کردیم.

حجت الاسلام ذوعلم با اشاره به اینکه معنای جامعه‌شناختی رایج انقلاب یعنی «یک حرکت شورشی مردمی برای کنار زدن یک حکومت.» گفت: مگر انقلاب اسلامی این نبوده که یک نظامی را کنار بزند، به تعبیر امام یک نظام دیگری را بیاورد سر کار. اما این تعریف کامل نیست. به آن تعریف درست از انقلاب که در چارچوب معارف انقلاب اسلامی است کم پرداختیم.

رئیس سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی ادامه داد: بالاخره انقلابی کیست؟ یک عده‌ای انقلابی نما هستند، یک عده‌ای تظاهر به انقلاب می‌کنند، یک عده‌ای ممکن است در ذیل عنوان انقلاب، به آن ضربه بزنند. بالاخره پدیده نفاق که در قرآن اینقدر به آن پرداخته شده آیا در جامعه ما کاملاً حل شده است؟

وی با بیان اینکه آیا ما دیگر امروز هیچ فردی را نداریم که اظهار نظرش مثلاً با آنچه که در دلش می‌گذرد تفاوت داشته باشد یا داریم؟ گفت: اگر بگوییم نداریم که یعنی جامعه‌شناسی‌مان خیلی ضعیف است.

حجت الاسلام ذوعلم ادامه داد: ما نفاق را در سطح جامعه بشری، در سطح حکومت‌ها، در سطح دولت‌مردان، در سطح مردم و در اقشار مختلف داریم. قبل از انقلاب هم داشتیم، قبل از انقلاب آخوند منافق داشتیم و این معنی نفاق خاص است. آخوند ضدانقلاب داشتیم، به قول امام آخوند درباری داشتیم. بنابراین نفاق در روحانیت، در دانشگاه، در بخش هنر و به‌عبارتی در همه جا هست. در آموزش و پرورش هم حتماً هست.

رئیس سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی با تأکید بر اینکه ما باید ما به عنوان یک تمی این امر را مطرح کرده و به آن بپردازیم، به مراحل پنج گانه رشد جامعه که به‌عنوان یک معرفت انقلابی مطرح شده گفت: باید به بچه‌ها بگوییم که بدانید انقلاب ما در انقلاب متوقف نشد، انقلاب ما نظام‌سازی کرد. بعد باید دولت سازی کند و ما باید دولت انقلابی پیدا کنیم، دولتی که طراز انقلاب است. دولت که می‌گوییم نه همین هیئت وزیران، بلکه منظور این است که آنچه از دولت، از حاکمیت ساطع می‌شود، مجموعه مجلس، قوه مجریه‌ و قوه قضائیه‌.

باید دولت طراز انقلاب اسلامی را برای دانش‌آموزان تبیین کنیم

وی با بیان اینکه باید به دانش‌آموزان بگوییم که دولت طراز انقلاب اسلامی، دانش‌آموز طراز انقلاب، معلم طراز انقلاب، برنامه درسی طراز انقلاب و جامعه طراز انقلاب چیست؟ اظهار کرد: اکنون جامعه ما انقلابی است، اسلامی است؟ بله در بسیاری ابعاد خیلی بهتر شده ولی در بعضی از ابعاد هم بهتر نشده، ممکن است در بعضی از ابعاد بدتر هم شده باشد، جامعه است دیگر، جامعه پویاست.

حجت الاسلام ذوعلم افزود: نسلی کنونی نسل چهل سال پیش نیست، نسل صد سال پیش نیست. نسل‌ها عوض می‌شوند. جامعه یک موجود زنده است. اگر فردی تا چهل سالگی مریض نشود یعنی دیگر بعدش هم مریض نمی‌شود؟ ممکن است بعد مریض بشود. نمی‌شود گفت اینکه الان مریض شده پس کلاً مریض بوده. خیر او از اول سالم بود و یک وقت‌هایی مریض می‌شود. چون بهداشت را رعایت نمی‌کند و حواس پرتی می‌گیرد در رعایت مثلاً‌ خوردنی‌ها و فلان اینها و مریض می‌شود. جامعه هم همین طور است جامعه هم مانند پیکر انسان، زنده است.

رئیس سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی با اشاره به اینکه اگر مراقبت‌های اجتماعی صورت نگیرد ممکن است جامعه منحط بشود گفت: آیا اگر انقلاب شد یعنی دیگر جامعه ما همیشه رو به جلو است؟ خیر، ممکن است یک موقع رو به عقب هم برود. پس باید اینها را به دانش‌آموزان بگوییم.

وی در ادامه بیان کرد: پیشرفت اسلامی یک مفهوم بسیار مهم است. اساساً از رویکرد تاریخی، انقلاب برای رفع موانع پیشرفت بوده است. حرکت امام برای جبران عقب ماندگی‌ها بود.

حجت الاسلام ذوعلم افزود: طبیعی بود که اگر فشار از روی جامعه اسلامی که اعتقاد اسلامی دارد برداشته بشود چیزی جز اسلام از آن بیرون نمی‌آید. به همین جهت در فاصله کمتر از دو ماه بعد از پیروزی انقلاب آن چیزی که از صندوق‌های رفراندوم درآمد جمهوری اسلامی بود و ۹۸٫۲ درصد مردم به جمهوری اسلامی رأی دادند.

معرفی چهره‌های انقلابی در برنامه درسی

رئیس سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی با اشاره به هویت ایرانی، اسلامی و انقلابی عنوان کرد: ما ماهیت فرهنگی انقلاب، بصیرت و بصیرت اجتماعی، نهادهای انقلابی، وحدت حوزه و دانشگاه و چهره‌های انقلابی را داریم اما در برنامه درسی چه تعریفی از چهره‌های انقلابی کردیم؟ بچه‌ها اکنون شهید بهشتی را چقدر می‌شناسند؟ ممکن است یک فوتبالیست را خیلی بهتر بشناسند، یک فوتبالیست نه ایرانی، حتی غیرایرانی. اینکه خانواده‌اش چه کسانی هستند، کجا متولد شده، چه زمانی گل زده، چه زمانی گل خورده و… . اما ما به اینکه یک عکس شهید بهشتی را کار کنیم و یک جمله هم بنویسیم خیلی مبهم و گنگ است و دانش‌آموز امروز نمی‌داند حزب چه بوده، سرچشمه کجا بوده. حتی یک فعالیت هم تعریف نکردیم. گاهی باید یک فعالیتی تعریف بشود که بچه‌ها در قالب این فعالیت چهره‌ها را بشناسند.

وی همچنین با اشاره به مبحث عدالت و نسبت آن با انقلاب گفت: انقلاب عدالت‌خواهانه است. انقلابی بودن یعنی عادل بودن، عدالت پذیر بودن، قانون پذیر بودن، نظم و انضباط انقلابی، اخلاق انقلابی، سیرت انقلابی، سبک زندگی انقلابی و خودسازی انقلابی. اگر ما در الگوی اهداف‌ تربیتی و یادگیری ذکر کرده‌ایم که ارتباط با خود، خدا، خلق، خلقت؛ کجایش یک خودشناسی انقلابی هم برای بچه‌ها تعریف کرده‌ایم؟

حجت الاسلام ذوعلم افزود: یا درباره مردم سالاری دینی، چقدر تبیین کردیم که اصلاً مردم سالاری ما از خود دین نشأت گرفته است؟ ما یک تعریف ناقصی در بعضی کتاب‌ها راجع به دموکراسی کردیم بعد هم گفتیم دموکراسی و استبداد.

رئیس سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی در ادامه با اشاره به عقلانیت انقلابی و انقلاب عقلانی و همچنین غرب‌شناسی انقلاب اسلامی گفت: نگاه انقلاب اسلامی به غرب چیست؟ یک عده تصور می‌کنند که نگاه انقلاب اسلامی به غرب یک نگاه ستیزه‌گرانه است. ما معتقدیم که خیر اصلاً اینگونه نیست. بلکه برعکس انقلاب اسلامی غرب را یک فرصت برای خودش تلقی می‌کند که بحث مفصلی است.

وی تأکید کرد که شناخت امام (ره)، ابعاد اندیشه‌ای امام، ابعاد رفتاری امام، نه به‌عنوان یک فرد، به‌عنوان یک فکر و نهایتاً آرمان‌های انقلاب اسلامی باید تبیین شوند. باید روی این آرمان‌های هشت گانه‌ای که در بیانیه گام دوم آمده تأمل کرد.

ضرورت ارائه تعریف روشن و منقّح از شعارهای فطری و جهانی انقلاب اسلامی

حجت الاسلام ذوعلم با اشاره به ضرورت بازتعریف آزادی، اخلاق، معنویت، عدالت، استقلال، عزت، عقلانیت، برادری گفت: اگر بناست که در برنامه‌ درسی ما شعار و معارف انقلاب اسلامی گنجانده بشود باید مبتنی بر یک برداشت روشن، منقح و مستدل نسبت به این شعار و معارف و یک نیازسنجی واقعی نسبت به نیازهای معرفتی امروز دانش‌آموزان‌مان باشد. همچنین باید مبتنی بر یک صحنه‌شناسی فرهنگی واقعی در جامعه باشد و اینکه چه عناصر فرهنگی بچه‌های ما را تهدید می‌کنند.

نیازمند تعریف درستی از توانمندی «جوان انقلابی» هستیم

رئیس سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی ادامه داد: نیازمند یک تعریف و تحلیل درست از توانمندی جوان انقلابی هستیم. وقتی انقلاب اسلامی جوانان را پیشران و پیشتاز انقلاب می‌داند آیا ما چنین نگاه و اعتمادی به جوانان را در برنامه درسی‌مان به آنها منتقل می‌کنیم؟ مثلاً یک درس گذاشتیم به همین عنوان که “تنها جوانان می‌توانند”؟

وی ادامه داد: آیا چنین مبحثی برای جوان‌های ما جذاب نیست که شما می‌توانید و شما باید جلو بروید و می‌توانید مدرسه‌تان را اصلاح کنید؟ مدرسه را در دوره دبیرستان بچه‌ها می‌توانند اصلاح کنند. باید با همین هیأت اندیشه ورز ۱۵ نفره‌ای که از خود دبیرستانی‌ها هستند نشست و گفتگو کرد، گفتگوی تعاملی نه از بالا به پایین.

به گزارش روابط عمومی سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی، در بخش دوم این برنامه که به پرسش و پاسخ گذشت حاضران مباحثی را مطرح کردند.

آقای صدوقی به عنوان اولین شخص اظهار نظر کرد و گفت: بنده سه تا سؤال دارم. در این جلسه مطرح شد که “امام در این نگاه نبودند که بعد از انقلاب چه نوع حکومتی بیاید و گفتند فقط حکومتی باشد که مشکل‌ساز نباشد و موانع ایجاد نکند.” اتفاقاً ما معتقدیم لزوماً نگاه امام به این موضوع بود.

وی ادامه داد: بحث دوم بنده این است که وقتی شما از اسلام می‌گویید که یک هویت الهی دارد، در این هویت الهی قطعاً هویت عقلانی و مردمی مستقر است. اما اگر تفکیک بکنید این تفکیک شاید جنبه هم عرض پیدا کند و مطلوب نباشد. سوم اینکه در برنامه‌ درسی یک مطلبی مطرح شده و بنده آن را ایراد می‌دانم، شما چهار عرصه تعریف کردید رابطه با خود، رابطه با خدا، رابطه با خلقت و رابطه با خلق. این چهار عرصه را هم عرض دیدید، بعد هم گفتید همه اینها مبتنی بر رابطه با خداست.

وی افزود: حالا من از شما سؤال می‌کنم رابطه با خدا مبتنی بر رابطه خدا یعنی چی؟ اگر منظورتان مناسک است که خب ما می‌توانیم این را به‌عنوان یک امری در ذیل ارتباط با خود یا ارتباط با خلق تعریف بکنیم. لذا باید این اصلاح شود که این گفتمان نظام‌مند بشود. ما یک رابطه بیشتر نداریم آن هم رابطه با خدا و روابط دیگر مبتنی بر این رابطه است. یعنی رابطه با خود، رابطه با خلق، رابطه‌ با خلقت مبتنی بر رابطه‌ با خدا. اگر غیر از این باشد با آن شعار لا‌اله‌الااللّه منافات دارد.

حجت الاسلام ذوعلم در پاسخ به این سؤالات گفت: توضیح داده شد که این ارتباط بر مبنای ارتباط با خدای متعال است ولی ما یک ارتباط با خدا به معنای اخص دادیم یک ارتباط به معنای اعم، به معنای اعم همان است که شما می‌گویید که این معنای اعمش فعلیت ندارد بلکه یک آرمان است، خوب دقت کنید به این مطلب. به این معنی الاعمش در چه کسی فعلیت دارد غیر از معصومین؟ که واقعاً‌ همه ارتباطات‌شان با خودشان، با خلق خدا، با خلقت براساس ارتباط با خدا باشد. آن فقط مرسوم است.

وی افزود: اما برای ما وضع مطلوب و یک جهت گیری است. باید توجه کنیم که در واقع برنامه درسی ما درصدد است که دانش‌آموزانی که به‌طور طبیعی با خودشان یک ارتباط طبیعی دارند، غذا می‌خواهند برای حفظ خودشان دیگر، با خلق خدا یک ارتباط طبیعی دارند، با پدر، مادر همسایه و غیره. با طبیعت یک ارتباط طبیعی و معمولی دارند با خدا هم یک ارتباطکی دارند. یک یا اللّهی می‌گویند، نمازی می‌خوانند که می‌تواند این ارتباطات را غنی‌سازی کند، جهت بدهد و به سمت ارتباط با خدا پیش ببرد. این می‌شود ارتباط با خدا به معنای اعم.

رئیس سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی افزود: اما به معنی اخص یعنی عبادت و نمازی که ما می‌خوانیم فقط ارتباط با خداست. نه با خلقت است نه با خودمان نه با طبیعت. اگرچه به یک معنا ارتباط با خودمان هست و آن ارتباط‌ها هم با این تنظیم می‌شود. بنابراین ایرادی به آن الگو وارد نیست.

وی با بیان اینکه در هویت الهی بودن دین، عقلانی بودن و مبنایی بودن آن ملحوظ است گفت: دین الهی، قطعا مردمی هم هست، عقلانی، عمل‌گرا و انگیزه بخش هم هست. ولی به علت اینکه مخاطب ما برداشت کامل و دقیقی ندارد ما باید این سه را با هم بیان کنیم. مانند تعریف ایمان، ایمان در لسان ائمه به معنی همان عمل و اقرار هم هست.

حجت الاسلام ذوعلم افزود: ایمان، عمل و اقرار به لسان هر سه در هم تنیده است ولی قرآن به خاطر اینکه ما یک برداشت معناگرا از ایمان بیشتر داریم روی عمل تأکید کرده است. «الا الذین آمنوا و عملوا الصالحات.» خدا می‌توانست بگوید که فقط «عملوا.» یعنی مخاطب باید بفهمد. یک وقتی می‌فرماید «اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم». بنابراین از این جهت است که ما حتماً باید آن دو ویژگی را هم بیان کنیم و الا موجب سوء تفاهم در مخاطب می‌شود.

رئیس سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی در پاسخ به پرسش اول اظهار کرد: امام یا هر عالم دینی، وظایف مختلفی دارد که یکی از آنها تبیین اسلام است. امام در مقام تبیین اسلام، ولایت فقیه را هم مطرح کرده است. اسلام ولایت فقیه و سیاست دارد و به نظام اجتماعی کار دارد. ولی در مقام تحقق، اقتضائات را رعایت می‌کند، شرایط را می‌بیند. اگر علمای پیشین اقدامی مثل امام نکردند چون اقتضا وجود نداشت. گاهی یک عالم برای حفظ اسلام و انجام رسالتش متهم می‌شد و باید از آبروی خویش مایه می‌گذاشت و این کار را هم انجام می‌داد زیرا باید تکلیفش را انجام می‌داد.

وی ادامه داد: امام در مقام مقابله‌ با رژیم پهلوی می‌گفت این نباشد، این ظالم است، این وابسته است، مردم باید جمع بشوند یک کسی را انتخاب کنند. امام این را سال ۱۳۲۲ و ۱۳۲۳ در کتاب کشف الاسرار گفته بود “حالا که رضا شاه، آن خبیث رفت و یک فضایی باز شده عقلای سیاسی‌مان دور هم بنشینند و یک شاه درست و حسابی انتخاب کنند.” یعنی امام کاملاً عمل‌گرایانه و با اقتضائات می‌بیند. آن موقع امام نمی‌گوید که یک فقیه عادل را بگذارید در رأس حکومت. زیرا در سال ۲۲ اصلاً‌ اقتضائی وجود نداشت. امام در مقام رفع ظلم می‌گوید “این برود.”

حجت الاسلام ذوعلم با اشاره به اینکه در آستانه انقلاب یک عده‌ای می‌گفتند شاه برود چه می‌شود و چه کسی می‌آید؟ عنوان کرد: امام پاسخ داده بود “اگر یزید هم بیاید بهتر از این است.” ببینید پس امام می‌گفت “این برود، فعلاً شاه برود.” اما خب بعد از انقلاب مردم از امام استقبال کردند و در قانون اساسی هم امام خودش نگفت ولایت فقیه بیاید. بعد آنها گفتند، خوب کاری هم کردند و امام از آن دفاع کرد. اما اگر مطرح نمی‌شد هم ایشان نمی‌گفت که حتماً باید در قانون قید شود چون نظریه‌ من است.

رئیس سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی تأکید کرد: آماده‌سازی یک امر است، زمینه‌سازی امری دیگر. بنده عرضم این بود که امام لزوماً به‌دنبال استقرار نظام جمهوری اسلامی نبود در مقابله با شاه، لزوماً‌ نبود. این از حرف امام بر می‌آید که امام گفت یزید هم بیاید بهتر از شاه است. بنابراین این دو مقام را باید از هم جدا کرد. البته درست هم هست که مقام عمل و نظر جداست.

بر اساس این گزارش، آقای خوش خلق پرسش دیگری را از حجت الاسلام ذوعلم مطرح کرد و با اشاره به اینکه «شما در صحبت‌تان اشاره کردید که امام گفته که محمدرضا شاه برود، یزید هم بیاید بهتر از اوست، ولی حالا یکی ممکن است که در مصداق اشهد ان لا اله الا اللّه را گفته باشد ولی روحیه استکباری داشته باشد. نمی‌شود به نتیجه رسید که این در تقابل با آن است یعنی در تقابل با اشهد ان لا اله اللّه تسلیم شدن؟ یا در تقابل با تسلیم شدن در مقابل آن شعار؟ باید یک چیزی پیدا کنیم که تسلیم نشدن در مقابل آن شعار است.» گفت: اسم بگذاریم برایش من نمی‌دانم چه بگویم. ولی به هر حال استکبار این‌طور که خودتان هم مثال زدید با آن شعار جمع پذیر می‌شود.

وی افزود: شاید من در ذهنم، به این نتیجه نرسیدم که آیا این تسلیم نشدن در مقابل آن اشهد ان لا اله اللّه به معنای اسلام است؟ اسم این تقابل را چه بگذاریم؟ آیا واقعاً استکبار کافی است یا نه یک چیز دیگر است.

چالش‌های ورود شعارهای انقلاب اسلامی به  برنامه‌ درسی

خانم نجفی نیز به بیان نکته‌ای درباره ورود شعارهای انقلاب اسلامی به برنامه‌ درسی پرداخت و گفت: این موضوع برایم جای چالش دارد. از این جهت که تم‌هایی گفته شد اما الان با مخاطب‌مان دچار مشکلیم. دو نشست با موضوع ایدئولوژی در برنامه درسی در سازمان برگزار ‌شد و مطالبی آنجا طرح و برنامه درسی ما ایدئولوژی زده معرفی شد. یا در جمع دبیران متوسطه دوم، سرگروه‌های آموزشی همه اعتراض دارند که ادبیات انقلاب اسلامی یکی از تم‌هایتان است، یکی از سرفصل‌هایتان است، ادبیات پایداری هم دارید که زیاد است و ما نمی‌خواهیم اینقدر حجم مباحث مربوط به انقلاب اسلامی، گفتمان انقلاب اسلامی در کتاب درسی باشد.

وی ادامه داد:  یا اکنون درسی را درباره رئیسعلی دلواری که در جهت مبارزه با استکبار است را آماده کردم و دو معلم کلاس پنجم دادم تا آن را اجرا کنند و نظرات بچه‌ها را به من بازخورد بدهند. معلمی که در یک مدرسه مذهبی درس می‌دهد می‌گوید کلیات نظر بچه‌ها خیلی خوب بود. اما معلمی که در یک مدرسه‌ که رویکرد اسلامی ندارد می‌گوید اصلاً بچه‌ها این درس را دوست نداشتند. این یک چالش جدی است.

آقای باقری نیز در این نشست اظهارکرد: این بحث‌های نظری خیلی خوب است ولی ما نیازمند این هستیم که محتوای کتاب‌های درسی در موضوع انقلاب اسلامی، مقاومت و دفاع مقدس بازنگری بشود.

آقای جلالی نیز در بخش پرسش و پاسخ بزم اندیشه به این موضوعات اشاره کرد: برخی تم‌های مطرح شده طی این سال‌ها در کتاب‌های درسی وجود داشته است. وضع موجود کتاب‌های درسی باید تحلیل بشود. خوب بود که در این جلسه در ارتباط با وضع مطلوب و انتظاری که داشتیم و داریم بحث و گفت و گو می‌کردیم.

وی ادامه داد: خروجی‌ای که اکنون در جامعه و در حقیقت مدارس می‌بینیم بخشی از آن  ناظر بر ارائه معلم، آموزش ندیدن یا نگرش نداشتن یا نحوه ارائه هنرمندانه و خلاقانه محتوا توسط یک معلم در کلاس است. به‌نظر می‌رسد آن چیزی که ما می‌خواهیم به‌عنوان محتوا در کتاب مطرح بکنیم حتماً باید به شکل پایلوت با معلمانی در قالب دوره آموزشی  و در یک فضای علمی اجرا بشود و قاعدتاً معلمان باید بتوانند درس را با رویکرد هنرمندانه ارائه کنند. به‌نظر بنده خیلی از اشکالاتی که اکنون وجود دارد به تدوین این تم‌ها و محتواهایی که برای دانش‌آموز در کلاس ارائه می‌شود هم برمی‌گردد و باید فکری برای این موضوع هم کرد.

به گزارش روابط عمومی سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی، در پایان این نشست، حجت الاسلام ذوعلم به پرسش‌های مطرح شده باقی مانده پاسخ داد و اظهار کرد: نکته‌ای که آقای خوش خلق به آن اشاره کردند درست است. یعنی این اسلام وقتی در مقابل استکبار قرار می‌گیرد به همین معناست که هر مقداری تسلیم نشده‌ای تحت شعار استکباری، تحقق‌اش نسبی است. ایشان می‌خواهد بگوید که اگر کسی لا اله الا اللّه می‌گوید ممکن است اللّه را قبول داشته باشد ولی باز همان اله‌ها در زندگی‌اش هستند و کامل تسلیم اللّه نشود. به همان اندازه‌ای که تسلیم اللّه نشده است به همان اندازه درواقع دارای همان وصف استکبار است. چون خود ابلیس هم که سجده نکرد استکباراً سجده نکرد. یعنی اولین مستکبر ابلیس است زیرا تسلیم نشد.

وی ادامه داد: بنابراین تأیید می‌کند همین که اسلام در مقابل استکبار است نه در مقابل کفر، بلکه آنچه که در مقابل کفر است ایمان است. تحقق ایمان و کفر هم در انسان‌ها نسبی است. ممکن است کسی در یک حدی ایمان داشته باشد، دیگری ایمانش قوی‌تر باشد. روایت داریم که درجات ایمان بسیار متکثر است. این موضوع عینیت هم دارد.

حجت الاسلام ذوعلم افزود:  این هم درست است که ایشان گفت بالاخره پشتوانه آن تسلیم شدن ایمان است یعنی بسیاری نکاتی که شما  گفتید با عرایض بنده منافات نداشت. آیا تأکید روی این نکته خوب است که ما بگوییم اسلام و استکبار در تحقق یک امر نسبی است و هر مقداری که کسی تسلیم نشده است از استکبار درواقع درونش هست؟ این نکته هم یادمان باشد که درواقع تسلیم شدن، تسلیم شدن چشم بسته و گوش بسته نیست. یعنی همان عقلانی بودن و به این معناست که خود همان تسلیم شدن عقلانی است.

رئیس سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی ادامه داد: وقتی فرد با تفکر، اعتقاد، تأمل درونی و باور به این ارتباط تسلیم بشود، درواقع تسلیم حق می‌شود، تسلیم همان چیزی که فطرتش می‌گوید، نه تسلیم یک امر بیرونی. ما یک وقت تسلیم دشمن خارجی می‌شویم خب این قطعاً مضموم و قبیح  است. ولی آن عبودیت الهی که در درونش ربوبیت هست از این جنس نیست و جنس دیگری است. پس این تسلیم شدن مثل تسلیم شدن در مقابل دشمن خارجی  یا تسلیم شدن در مقابل هوای نفس نیست. بلکه تسلیم در مقابل حقیقت و به معنای پذیرفتن حقیقت است که ارتقای فطرت درون انسان را در پی خواهد داشت.

گلایه از اتهام ایدئولوژی زدگی در برنامه درسی

وی همچنین با اشاره به پرسش  دکتر نجفی گفت: بله، یک عده ما را به ایدئولوژی زدگی و غیره و غیره متهم کردند. خوب اینجا هم می‌آیند و  حرفشان را می‌زنند و ما باید با ایشان بحث کنیم و بگوییم که آنچه شما از ایدئولوژی در ذهن‌تان هست اصلاً مقصود مورد نظر نیست. ما دنبال بیان حقیقت هستیم، اگر اسلام خودش حقیقت است انقلاب اسلامی هم یک حقیقتی است؛ حقیقتی در مقابل استکبار. حالا عده‌ای این حقیقت را  قبول ندارند یا درست فهم نکردند یا بنا به تقلید از دیگران که این حرف را زدند دوباره تکرار می‌کنند. خب آنها بگویند ما چه باید بکنیم.

حجت الاسلام ذوعلم افزود: این چالش‌ها در هر نظام آموزشی وجود دارد. مگر در فرانسه، ایتالیا، مالزی یا هر جا شما اسم ببرید همه معلمان همه مدیران با برنامه درسی موافق‌اند؟ البته زمینه سازی برای پذیرش هم باید توسط ما انجام بشود و در کل شاید در آموزش و پرورش در این‌باره قصور کرده ایم.

رئیس سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی با اشاره به تلقی‌های غلط، نادرست و ناقص نسبت به اسلام، انقلاب و ایدئولوژی و از این قبیل اظهار کرد: این موارد همین شبهات، سؤالات و اشکالات را ایجاد می‌کند. در نهایت ممکن است که عده‌ای نپذیرند. اختلاف نظر همواره بوده، هست و خواهد بود. منتها ما باید زمینه سازی کنیم که مخاطب پذیر بشود. ما باید مطالب و اقتضائات را به شکل باورپذیر مطرح کنیم و نیازها را ببینیم که کجا نقطه‌ اتصال است. یک زمانی شما قصد دارید در همه‌ کتاب‌های درسی فقط چهار چهره معرفی کنید اما یک وقت خیر مثلاً می‌خواهید یک چهره محبوب استان هرمزگان را معرفی کنید که خود بچه‌ها و خانواده‌شان به آن تعلق خاطر دارند، خب این هنر شماست دیگر که اجازه بدهید به صورت غیرمتمرکز محتوا تألیف شود.

وی افزود: زمانی تلقی و تعریفی که شما از غرب و مقابله با غرب کردید به صورت مبنایی غلط بوده و باید اصلاحش کنید. اکنون بسیاری از روشنفکرها، دانشگاهیان، غیر روشنفکرها و جوان‌های ما واقعاً تلقی‌شان این است که انقلاب اسلامی مبارزه با غرب است، تمدن غرب، اقتصاد غرب، پیشرفت غرب، علم غرب. عده‌ای هم بر اساس برداشت‌های غلط که دین الهی را عقلانی نمی‌داند به همین برداشت‌های غلط دامن زدند.

نیاز داریم درس غرب شناسی برای دانش‌آموزان داشته باشیم

حجت الاسلام ذوعلم با اشاره به اینکه ما نحله‌هایی داریم که غرب را مطلقاً شیطان معرفی می‌کنند اظهار کرد: دانش‌آموز چون جایی شنیده که برخی افراد غرب را مطلقاً شیطان تلقی کرده‌اند برایشان منطقی نیست و می‌گویند غرب که کلاً شیطان نیست. بالاخره بسیاری تجهیزات چون همین میکروفون و دوربین از غرب آمده است. پس ما بدرستی تببین نکردیم و چه بسا نیاز داریم به اینکه درس غرب‌شناسی برای دانش‌آموزان داشته باشیم تا نیاز دانش‌آموزان را پاسخ بگوییم.

رئیس سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی ادامه داد: اگر دانش‌آموز یک نیاز واقعی دارد باید یک تعریف و تبیینی از غرب داشته باشیم. ما باید معرفی می‌کردیم. ضمن اینکه ما نیز به تنهایی در این میدان فرهنگی و تربیتی تأثیرگذار نیستیم. رسانه‌ها، مطبوعات، بخش هنری، دانشگاه، حوزه و … نیز دخیل‌اند. هنر ما این است که بتوانیم یک مبنای معتبر و معیاردار به دانش‌آموز بدهیم که او خودش بتواند ورودی‌اش را تجزیه و تحلیل کند.

وی افزود: اینکه ما به دانش‌آموزان یک بصیرت تربیتی، فرهنگی و اعتقادی بدهیم بسیار مهم‌تر است از اینکه معارف و علوم اعتقادی به دانش‌آموزان بدهیم. به بصیرت اعتقادی نیاز داریم و از این جهت خیلی عقب هستیم. متأسفانه سازمان ما از این جهت از این امر فاصله دارد. آن کسانی که از نظر گفتمانی باید این فاصله را پر کنند  معلمان حوزه‌های تربیت و یادگیری‌اند که باید در انتخاب این تم‌ها، معماری این درس و طرح واره‌ای که باید باشد نیازسنجی و زمینه‌شناسی کنند.

 رئیس سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی با اشاره به اینکه معاونت طراحی و تولید بسته‌های یادگیری سازمان نیز کارگروهی در این زمینه تشکیل داده‌اند اما هنوز خروجی نداده است اظهار کرد: پژوهشگاه نیز باید تبیین کند که اصلاً شعارها و معارف انقلاب اسلامی چیست. آنها باید پژوهش کنند که چه میزان از این معارف می‌تواند برای دانش‌آموز مطرح شود. این کار حتماً نیازمند کارهای پژوهشی است. البته اگر ما در این زمینه‌ها قصور یا کندی داریم یا خدای ناکرده اهمال می‌کنیم نباید صورت مسئله را پاک کنیم. این نشست سه شنبه ۱۵بهمن ماه ساعت ۱۰ در سالن جلسات سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی برگزار شد.

برچسب ها

این مطلب بدون برچسب می باشد.

پاسخ دادن

ایمیل شما منتشر نمی شود. فیلدهای ضروری را کامل کنید. *

*